خیلی دنبال واژههای عجیب و غریب نگردید. همین حوالی پر است از مفاهیمی که میشناسیم. همین تاریخی را که همه خواندهایم پر است از مفاهیمی که حالا امروز تازه برای عدهای نو مینماید. شاید برای همین است که جمعی معتقدند مشکل ما این نیست که کم داشتهایم، مشکل این است آنچه را که داشتهایم، نشناختهایم و تعریف نکردهایم و نشناساندهایم.
یکی از همین واژهها که امروز برای خودش علمی شده است و کرسیهای بسیاری از دانشگاهها را به خود اختصاص داده است واژهای است به نام «تبلیغ».
تبلیغ یعنى رساندن به دل. بعضى از تبلیغهاى ما حتى به گوش هم درست نمىرسد! گوش هم حتى آن را تحمل و منتقل نمىکند! گوش که گرفت، مىدهد به مغز؛ قضیه اینجا نباید تمام بشود، بلکه باید بیاید در دل نفوذ و رسوخ کند و به هویت ما هویت مستمع تبدیل شود.
تبلیغ براى این است. ما تبلیغ نمىکنیم، فقط براى اینکه چیزى گفته باشیم؛ ما تبلیغ مىکنیم براى اینکه آنچه را که موضوع تبلیغ است، در دل مخاطب وارد شود و نفوذ کند. آن چیست؟ آن، همه آن چیزهایى است که در اسلام به عنوان ارزش، مورد حمایت جان و حرم و ناموس حضرت ابىعبداللَّه(ع) قرار گرفت، که همه پیغمبران و اولیاى الهى دیگر و وجود مقدس رسولاللَّه(ص) هم همینطور عمل کردند، که البته مظهرش حسینبنعلى(ع) است
ما مىخواهیم منطق دین، ارزشهاى دینى، اخلاق دینى و همه چیزهایى را که در بناى یک شخصیت انسانى بر مبناى دین تأثیر دارد، تبلیغ کنیم؛ براى اینکه مخاطب ما به همین شخصیت دینى تبدیل شود.
همشهری جمعه در این شماره به ضرورتها و بایستههای تبلیغات دینی در دنیای امروز پرداخته است.